loading...

طناز طباطبایی

بیوگرافی طناز طباطبایی طناز طباطبایی متولد 20 اردیبهشت 1362 در تهران می‌باشد.

بازدید : 123
5 بهمن 1399 زمان : 11:0

بیوگرافی طناز طباطبایی طناز طباطبایی متولد 20 اردیبهشت 1362 در تهران می‌باشد. او بازیگر سینما و تئاتر ایران است و همچنین به نقاشی و موسیقی علاقه دارد و در این عرصه‌ها هم فعالیت می‌کند. طناز طباطبایی به گفته خودش مادرش را بسیار دوست دارد و به او شدیدا وابسته است. تنها خواهر کوچکتر او لیلا نام دارد. خواهر طناز طباطبایی در سینما هیچ فعالیتی ندارد، بلکه شغل اصلی او مترجمی زبان است. پدر طناز طباطبایی در عرصه تجارت آدم بسیار موفقی است و در زمینه‌ی موسیقی نیز فعالیت دارد. درباره ورودش به عرصه بازیگری می‌گوید: «خانواده‌ای دارم که همیشه به من چند گزینه می‌دهند و می‌گویند انتخاب کن و هیچ‌گاه دست و پایم را برای انجام کاری نمی‌بندند. پدرم پس از انتخاب این راه به من گفت :دوست ندارم تو از کوچه و بازار بازیگر شوی. دوست دارم تحصیلات آکادمیک داشته باشی و تصمیم گرفتم در دانشگاه کارگردانی نمایش و تئاتر بخوانم.» طناز طباطبایی مدرک کارشناسی خود را در رشته کارگردانی تئاتر دریافت کرده است. وی در سال 1380 وارد عرصه حرفه‌ای بازیگری شد. اولین تجربه‌های او روی سن تئاتر اتفاق افتاد. در ابتدا در کلاس‌های آزاد بازیگری هیوا فیلم توانست دوره بازیگری را بگذراند و از آن‌جا به سریال «جوانی» راه پیدا کند. «جوانی» یک مجموعه تلویزیونی محصول سال 1380 به کارگردانی سعید سلطانی، نویسندگی احمد بهبهانی و تهیه‌کنندگی اسماعیل عفیفه می‌باشد که از شبکه سه پخش شد. این مجموعه در 26 قسمت 45 دقیقه‌ای تهیه شد. پس از «جوانی»، طباطبایی در 21 سالگی اولین فیلم سینمایی کارنامه کاری خود یعنی «دیشب باباتو دیدم آیدا» به کارگردانی رسول صدرعاملی بازی کرد. فیلم درباره دختری به نام آیدا است که متوجه می‌شود پدرش با زن غریبه‌ای رابطه دارد. طباطبایی نقش دوست آیدا با نام طناز را ایفا می‌کرد. او با سریال میوه ممنوعه در سال 85 با نقش غزاله به شهرت رسید و در سال 1388 جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای فیلم «صداها» از آن خود کرد. او در این فیلم فرزاد موتمن نقش یک دختر معتاد را بازی می‌کرد. سپس در سال 1389 در دوفیلم توقیفی بازی کرد: «پریناز» به کارگردانی بهرام بهرامیان و «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا که فیلم اول بعدتر در هنر و تجربه اکران شد اما فیلم دوم کماکان توقیف است. او برای بازی در فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» در سال 1393 برنده لوح تقدیر و جوایزی از جانب جشنواره فیلم های ایرانی سانفرانسیسکو به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن شد. و این را می‌توان مهم‌ترین فیلم کارنامه کاریش دانست. بازی او در «خشم و هیاهو» هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. خودش درباره این همکاری با هومن سیدی می‌گوید: « به نظر من فیلم «خشم و هیاهو » یک فیلم تجاری نیست. شاید قصه ذهن مخاطب را به این سمت ببرد چرا که داستان عشق و خیانت است که تماشاچی با آن ارتباط برقرار می کند. اما هومن سیدی با انتخاب و اجرای ساختاری متفاوت و عجیب و غریب آن را از یک فیلم تجاری متمایز کرده است. اینجا دیگر این ساختار متفاوت برای تماشاچی آشنا نیست. بنابراین فیلمی است که هم از المان های تجاری استفاده کرده و هم اثری هنری و قابل اعتنا به لحاظ فرم و محتوا است. یادم هست وقتی فیلمنامه را به من دادند طاقت نیاوردم به خانه برسم و تو ماشین جلوی منزل خواهرم پارک کردم و متن را تا آخر خواندم. وقتی به صحنه دادگاه رسیدم رنگم پرید اینقدر که هیجان زده شده بودم از متن خوب و نقش درستی که ترسیم شده بود. قصه را خیلی دوست داشتم و خوشم آمد. بعد با آقای سیدی صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که ما اصلا قرار نیست شهلا جاهد را بسازیم و من او را بازی کنم. قرار است او یک کاراکتر دیگری به نام حنا باشد که حتی این اسم هم از جای دیگری وام گرفته شده بود. برای من مهم این بود که نشان بدهیم کارکترها در یک موقعیت یکسری رفتارها ازشان سر می زند و دقیقا در همان موقعیت می توانند یکسری رفتارهای دیگر داشته باشند. برای همین ما هر دو کاراکتر اصلی را در فیلم از چند زاویه و با رفتارهای متفاوت در یک موقعیت مشابه می بینیم. همینطور شخصیت ها در بازجویی ها زاویه دید و نگاه خود را به پارتنرشان داشتند. نهایتا وقتی فیلم را در اولین اکرانش دیدم خودم خیلی راضی بودم. حتی به آقای سیدی گفتم مسیر بازیگری من به لحاظ تکنیکال و به لحاظ خود بازیگری واقعا به قبل از «خشم و هیاهو » و بعد از آن تقسیم می شود. برای این که همیشه من یک کاراکتر را با یک رویکرد بازی کرده بودم. اما اینجا در واقع یک نفر را با سه نقش و سه رویکرد بازی کردم.» طناز طباطبایی در یازدهمین جشن منتقدان سینما در سال 96 توانست جایزه بهترین بازیگر مکمل زن را برای فیلم «ویلایی ها » دریافت کند. از دیگر آثاری که طناز طباطبایی در طی سال‌ها فعالیت هنری در آن‌ها حضور داشته می‌توان به «آرایش غلیظ»، «خشم و هیاهو»، «ساکن طبقه وسط»، «مرگ ماهی»، «مرهم» و «رخ دیوانه» اشاره کرد. او درباره ملاک انتخاب نقش می‌گوید: « ویژه بودن کاراکتر است و یک سری حرف‌هایی که کاراکترهای دیگر نمی‌توانند آنها را بزنند. شیوه انتخاب ثابتی یا شیوه کار ثابتی ندارد. "بستگی به فیلمنامه دارد" بازی در نقش یک سگ قطعا تجربه ای متفاوت برای هر بازیگری است. دیدن بازی ستاره‌ای مشهور در نقش یک سگ هم تجربه ای متفاوت برای علاقمندان به بازیگری و هنرهای نمایشی است. (اشاره به بازی در نقش "میلو" سگ محبوب «تن تن» در تئاتر) هر کاراکتری که یک بازیگر بازی می کند دنیای روانی خاصی برای خود دارد، و کوتاهی کارکتر مهم نیست بلکه چیزی که دارای اهمیت است تاثیرگذاری آن است. فضای تئاتر نسبت به سینما به من اجازه تجربه بیشتری می‌دهد. به اضافه اینکه من آن تجربیاتی که برای ورود و شناخت و یادگیری بازیگری در مدیوم سینما و تلویزیون لازم داشتم را پیدا کردم. من هنوز مدیوم تئاتر را خوب نمی‌شناختم و کمی با آن برخورد سینمایی می‌کردم. اما در کارها یک شب هایی با تماشاچی بی واسطه حرف می‌زنم و این تجربه نفس به نفس بودن با تماشاگر را واقعا دارم لمس می‌کنم» او درباره نحوه انتخاب لباس‌هایش می‌گوید: « قبل از هر چیزی مهم ترین نکته راحتی با آن لباس است. من هیچ وقت هم طراح خاصی برای همه لباس هایم نداشتم. خودم را خوب می شناسم و می دانم چه بپوشم بیشتر بهم می آید و طرفدار جدی سادگی هستم. روی حساب همه اینها انتخاب هایم را خودم انجام می دهم و از طراح های مختلف که کارهای متفاوتی دارند خرید می کنم. ولی همیشه در همه آنها یک ویژگی بوده که به مدل و سبک و سلیقه من نزدیک بوده. من در مورد مد و لباس برخلاف خیلی ها که برندباز هستند و برند برای شان مهم است ، این چیزها اهمیت ندارد و تنها مهم این است لباسم ساده باشد و بتواند مدت زمان طولانی از آن زیاد استفاده کنم. یعنی اینطوری نباشد که یک بار بپوشم و بعد در کمد خاک بخورد. من دوست دارم یک دست لباس را بارها بپوشم. به نظرم این که سال های سال از یک لباس استفاده کنی هیچ اشکالی ندارد.» او درباره ازدواج گفته بود « اصلا به ازدواج فکر نمیکنم و اگر فرزندی هم داشته باشم بیشتر از خودم دوستش نخواهم داشت. به شدت از پیر شدن هراس دارم و دوست دارم همیشه جوان و شاداب باشم. نه تنها از پیرشدن جسم که از پیرشدن فکر نیز می‌ترسم و از یک جا ماندن و بیهوده بودن متنفرم.» اما اخیرا در مصاحبه تاه‌ای اذعان کرد که « ازدواج قابل برنامه ریزی نیست اصولا زنان وقتی سی سالگی را رد می کنند کمی آرام تر می شوند و جدی تر به زندگی شخصی و خانوادگی فکر می کنند. شاید الان نزدیک یک سال و خورده ای باشد که برای من هم آن اتفاق افتاده که دوست دارم فامیلی و خانواده خودم را داشته باشم. این حس خیلی غریزی است و فکر می کنم هر زنی هم آن را تجربه می کند. ولی در مورد ازدواج من به این هم باور دارم که جزو تقدیر هر آدمی است. یعنی آن حرف هایی که از قدیم می گفتند آن کسی که قسمت تو باشد وقتی بیاد خواستگاری دهنت بسته می شود من فکر می کنم این درست است. بنابراین فکر نمی کنم ازدواج امر قابل برنامه ریزی باشد و مثلا شما بتوانید برنامه ریزی کنید که همسری پولدار یا خوش تیپ و … داشته باشید. از طرفی من در هیچ کجای زندگی ام بحث ظواهر و مادیات برایم پر رنگ نیست و بیشتر عشق و علاقه برایم مهم است مطمئن هستم وقتی زمانش برسد آن مردی می آید که همه چیز بین مان چفت و جفت و درست می شود و درست پیش می رود. زندگی خوشبخت و شاد تنها تصویر من از زندگی زناشویی است و امیدوارم به امید خدا برایم اینطور بشود.» او همچنین درباره اخلاقیات شخصیش می‌گوید: « دوستان اندک و گزیده‌ای دارم. به روانشناسی عشق می‌ورزم. انسان جسور و آینده نگری هستنم و از زندگی عادی تنفر دارم. در اوقات فراغت خود به گالری‌های عکس و نقاشی می‌روم، همینطور فیلم تماشا می‌کنم و کتاب می‌خوانم. زیاد آدم معاشرتی نیستم. منطق خاص خودم را دارم و براساس آن عمل می‌کنم،‌ حالا می‌خواهد بقیه خوششان بیاید یا نیاید و کمی عصبی هستم.» طناز طباطبایی و بهنوش طباطبایی با یکدیگر نسبتی ندارند و نام خانوادگی‌شان، تنها تشابه اسمی است. فیلم شناسی طناز طباطبایی ارادتمند؛ نازنین بهاره، تینا (1395) بی‌حساب (1395) ویلایی ها (1395) اروند (1394) خشم و هیاهو (1394) رخ دیوانه (1393) مرگ ماهی (1393) 50 قدم آخر (1392) آرایش غلیظ (1392) ساکن طبقه وسط (1392) هیس! دخترها فریاد نمی زنند (1391) نارنجی پوش (1390) پرستوهای عاشق (1389) پریناز (1389) گزارش یک جشن (1389) مرهم (1389) پسر تهرونی (1387) تهران در جستجوی زیبایی(اپیزود سوم، تهران، سیم آخر)(1387) صداها (1387) میزاک (1387) جعبه موسیقی (1386) چهار انگشتی (1385) دیشب باباتو دیدم آیدا (1383) سریالهای طناز طباطبایی جوانی در چشم باد میوه ممنوعه پرانتز باز قلب یخی شاهگوش تئاترها ترس کمی بالاتر تن تن و راز قصر مونداس باغبان مرگ نامه های عاشقانه از خاورمیانه جوایز و افتخارات 1 نامزدشده بهترین بازیگر نقش دوم زن در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر 2 برنده جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن در سومین جشن منتقدان 3 برنده بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیونی 4 برنده دیپلم افتخار از سوی پنجمین جشن منتقدان 5 برنده بهترین بازیگر نقش اول زن در سنندج 6 نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن در کرمانشاه 7 برنده لوح تقدیر و جوایزی از سوی جشنواره زنان مستقل آمریکا به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن 8 برنده لوح تقدیر و جوایزی از جانب جشنواره فیلم‌های ایرانی سانفرانسیسکو به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن 9 نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن در سی و سومین جشنواره فیلم فجر 10 نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر

بیوگرافی طناز طباطبایی طناز طباطبایی متولد 20 اردیبهشت 1362 در تهران می‌باشد. او بازیگر سینما و تئاتر ایران است و همچنین به نقاشی و موسیقی علاقه دارد و در این عرصه‌ها هم فعالیت می‌کند. طناز طباطبایی به گفته خودش مادرش را بسیار دوست دارد و به او شدیدا وابسته است. تنها خواهر کوچکتر او لیلا نام دارد. خواهر طناز طباطبایی در سینما هیچ فعالیتی ندارد، بلکه شغل اصلی او مترجمی زبان است. پدر طناز طباطبایی در عرصه تجارت آدم بسیار موفقی است و در زمینه‌ی موسیقی نیز فعالیت دارد. درباره ورودش به عرصه بازیگری می‌گوید: «خانواده‌ای دارم که همیشه به من چند گزینه می‌دهند و می‌گویند انتخاب کن و هیچ‌گاه دست و پایم را برای انجام کاری نمی‌بندند. پدرم پس از انتخاب این راه به من گفت :دوست ندارم تو از کوچه و بازار بازیگر شوی. دوست دارم تحصیلات آکادمیک داشته باشی و تصمیم گرفتم در دانشگاه کارگردانی نمایش و تئاتر بخوانم.» طناز طباطبایی مدرک کارشناسی خود را در رشته کارگردانی تئاتر دریافت کرده است. وی در سال 1380 وارد عرصه حرفه‌ای بازیگری شد. اولین تجربه‌های او روی سن تئاتر اتفاق افتاد. در ابتدا در کلاس‌های آزاد بازیگری هیوا فیلم توانست دوره بازیگری را بگذراند و از آن‌جا به سریال «جوانی» راه پیدا کند. «جوانی» یک مجموعه تلویزیونی محصول سال 1380 به کارگردانی سعید سلطانی، نویسندگی احمد بهبهانی و تهیه‌کنندگی اسماعیل عفیفه می‌باشد که از شبکه سه پخش شد. این مجموعه در 26 قسمت 45 دقیقه‌ای تهیه شد. پس از «جوانی»، طباطبایی در 21 سالگی اولین فیلم سینمایی کارنامه کاری خود یعنی «دیشب باباتو دیدم آیدا» به کارگردانی رسول صدرعاملی بازی کرد. فیلم درباره دختری به نام آیدا است که متوجه می‌شود پدرش با زن غریبه‌ای رابطه دارد. طباطبایی نقش دوست آیدا با نام طناز را ایفا می‌کرد. او با سریال میوه ممنوعه در سال 85 با نقش غزاله به شهرت رسید و در سال 1388 جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای فیلم «صداها» از آن خود کرد. او در این فیلم فرزاد موتمن نقش یک دختر معتاد را بازی می‌کرد. سپس در سال 1389 در دوفیلم توقیفی بازی کرد: «پریناز» به کارگردانی بهرام بهرامیان و «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا که فیلم اول بعدتر در هنر و تجربه اکران شد اما فیلم دوم کماکان توقیف است. او برای بازی در فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» در سال 1393 برنده لوح تقدیر و جوایزی از جانب جشنواره فیلم های ایرانی سانفرانسیسکو به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن شد. و این را می‌توان مهم‌ترین فیلم کارنامه کاریش دانست. بازی او در «خشم و هیاهو» هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. خودش درباره این همکاری با هومن سیدی می‌گوید: « به نظر من فیلم «خشم و هیاهو » یک فیلم تجاری نیست. شاید قصه ذهن مخاطب را به این سمت ببرد چرا که داستان عشق و خیانت است که تماشاچی با آن ارتباط برقرار می کند. اما هومن سیدی با انتخاب و اجرای ساختاری متفاوت و عجیب و غریب آن را از یک فیلم تجاری متمایز کرده است. اینجا دیگر این ساختار متفاوت برای تماشاچی آشنا نیست. بنابراین فیلمی است که هم از المان های تجاری استفاده کرده و هم اثری هنری و قابل اعتنا به لحاظ فرم و محتوا است. یادم هست وقتی فیلمنامه را به من دادند طاقت نیاوردم به خانه برسم و تو ماشین جلوی منزل خواهرم پارک کردم و متن را تا آخر خواندم. وقتی به صحنه دادگاه رسیدم رنگم پرید اینقدر که هیجان زده شده بودم از متن خوب و نقش درستی که ترسیم شده بود. قصه را خیلی دوست داشتم و خوشم آمد. بعد با آقای سیدی صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که ما اصلا قرار نیست شهلا جاهد را بسازیم و من او را بازی کنم. قرار است او یک کاراکتر دیگری به نام حنا باشد که حتی این اسم هم از جای دیگری وام گرفته شده بود. برای من مهم این بود که نشان بدهیم کارکترها در یک موقعیت یکسری رفتارها ازشان سر می زند و دقیقا در همان موقعیت می توانند یکسری رفتارهای دیگر داشته باشند. برای همین ما هر دو کاراکتر اصلی را در فیلم از چند زاویه و با رفتارهای متفاوت در یک موقعیت مشابه می بینیم. همینطور شخصیت ها در بازجویی ها زاویه دید و نگاه خود را به پارتنرشان داشتند. نهایتا وقتی فیلم را در اولین اکرانش دیدم خودم خیلی راضی بودم. حتی به آقای سیدی گفتم مسیر بازیگری من به لحاظ تکنیکال و به لحاظ خود بازیگری واقعا به قبل از «خشم و هیاهو » و بعد از آن تقسیم می شود. برای این که همیشه من یک کاراکتر را با یک رویکرد بازی کرده بودم. اما اینجا در واقع یک نفر را با سه نقش و سه رویکرد بازی کردم.» طناز طباطبایی در یازدهمین جشن منتقدان سینما در سال 96 توانست جایزه بهترین بازیگر مکمل زن را برای فیلم «ویلایی ها » دریافت کند. از دیگر آثاری که طناز طباطبایی در طی سال‌ها فعالیت هنری در آن‌ها حضور داشته می‌توان به «آرایش غلیظ»، «خشم و هیاهو»، «ساکن طبقه وسط»، «مرگ ماهی»، «مرهم» و «رخ دیوانه» اشاره کرد. او درباره ملاک انتخاب نقش می‌گوید: « ویژه بودن کاراکتر است و یک سری حرف‌هایی که کاراکترهای دیگر نمی‌توانند آنها را بزنند. شیوه انتخاب ثابتی یا شیوه کار ثابتی ندارد. "بستگی به فیلمنامه دارد" بازی در نقش یک سگ قطعا تجربه ای متفاوت برای هر بازیگری است. دیدن بازی ستاره‌ای مشهور در نقش یک سگ هم تجربه ای متفاوت برای علاقمندان به بازیگری و هنرهای نمایشی است. (اشاره به بازی در نقش "میلو" سگ محبوب «تن تن» در تئاتر) هر کاراکتری که یک بازیگر بازی می کند دنیای روانی خاصی برای خود دارد، و کوتاهی کارکتر مهم نیست بلکه چیزی که دارای اهمیت است تاثیرگذاری آن است. فضای تئاتر نسبت به سینما به من اجازه تجربه بیشتری می‌دهد. به اضافه اینکه من آن تجربیاتی که برای ورود و شناخت و یادگیری بازیگری در مدیوم سینما و تلویزیون لازم داشتم را پیدا کردم. من هنوز مدیوم تئاتر را خوب نمی‌شناختم و کمی با آن برخورد سینمایی می‌کردم. اما در کارها یک شب هایی با تماشاچی بی واسطه حرف می‌زنم و این تجربه نفس به نفس بودن با تماشاگر را واقعا دارم لمس می‌کنم» او درباره نحوه انتخاب لباس‌هایش می‌گوید: « قبل از هر چیزی مهم ترین نکته راحتی با آن لباس است. من هیچ وقت هم طراح خاصی برای همه لباس هایم نداشتم. خودم را خوب می شناسم و می دانم چه بپوشم بیشتر بهم می آید و طرفدار جدی سادگی هستم. روی حساب همه اینها انتخاب هایم را خودم انجام می دهم و از طراح های مختلف که کارهای متفاوتی دارند خرید می کنم. ولی همیشه در همه آنها یک ویژگی بوده که به مدل و سبک و سلیقه من نزدیک بوده. من در مورد مد و لباس برخلاف خیلی ها که برندباز هستند و برند برای شان مهم است ، این چیزها اهمیت ندارد و تنها مهم این است لباسم ساده باشد و بتواند مدت زمان طولانی از آن زیاد استفاده کنم. یعنی اینطوری نباشد که یک بار بپوشم و بعد در کمد خاک بخورد. من دوست دارم یک دست لباس را بارها بپوشم. به نظرم این که سال های سال از یک لباس استفاده کنی هیچ اشکالی ندارد.» او درباره ازدواج گفته بود « اصلا به ازدواج فکر نمیکنم و اگر فرزندی هم داشته باشم بیشتر از خودم دوستش نخواهم داشت. به شدت از پیر شدن هراس دارم و دوست دارم همیشه جوان و شاداب باشم. نه تنها از پیرشدن جسم که از پیرشدن فکر نیز می‌ترسم و از یک جا ماندن و بیهوده بودن متنفرم.» اما اخیرا در مصاحبه تاه‌ای اذعان کرد که « ازدواج قابل برنامه ریزی نیست اصولا زنان وقتی سی سالگی را رد می کنند کمی آرام تر می شوند و جدی تر به زندگی شخصی و خانوادگی فکر می کنند. شاید الان نزدیک یک سال و خورده ای باشد که برای من هم آن اتفاق افتاده که دوست دارم فامیلی و خانواده خودم را داشته باشم. این حس خیلی غریزی است و فکر می کنم هر زنی هم آن را تجربه می کند. ولی در مورد ازدواج من به این هم باور دارم که جزو تقدیر هر آدمی است. یعنی آن حرف هایی که از قدیم می گفتند آن کسی که قسمت تو باشد وقتی بیاد خواستگاری دهنت بسته می شود من فکر می کنم این درست است. بنابراین فکر نمی کنم ازدواج امر قابل برنامه ریزی باشد و مثلا شما بتوانید برنامه ریزی کنید که همسری پولدار یا خوش تیپ و … داشته باشید. از طرفی من در هیچ کجای زندگی ام بحث ظواهر و مادیات برایم پر رنگ نیست و بیشتر عشق و علاقه برایم مهم است مطمئن هستم وقتی زمانش برسد آن مردی می آید که همه چیز بین مان چفت و جفت و درست می شود و درست پیش می رود. زندگی خوشبخت و شاد تنها تصویر من از زندگی زناشویی است و امیدوارم به امید خدا برایم اینطور بشود.» او همچنین درباره اخلاقیات شخصیش می‌گوید: « دوستان اندک و گزیده‌ای دارم. به روانشناسی عشق می‌ورزم. انسان جسور و آینده نگری هستنم و از زندگی عادی تنفر دارم. در اوقات فراغت خود به گالری‌های عکس و نقاشی می‌روم، همینطور فیلم تماشا می‌کنم و کتاب می‌خوانم. زیاد آدم معاشرتی نیستم. منطق خاص خودم را دارم و براساس آن عمل می‌کنم،‌ حالا می‌خواهد بقیه خوششان بیاید یا نیاید و کمی عصبی هستم.» طناز طباطبایی و بهنوش طباطبایی با یکدیگر نسبتی ندارند و نام خانوادگی‌شان، تنها تشابه اسمی است. فیلم شناسی طناز طباطبایی ارادتمند؛ نازنین بهاره، تینا (1395) بی‌حساب (1395) ویلایی ها (1395) اروند (1394) خشم و هیاهو (1394) رخ دیوانه (1393) مرگ ماهی (1393) 50 قدم آخر (1392) آرایش غلیظ (1392) ساکن طبقه وسط (1392) هیس! دخترها فریاد نمی زنند (1391) نارنجی پوش (1390) پرستوهای عاشق (1389) پریناز (1389) گزارش یک جشن (1389) مرهم (1389) پسر تهرونی (1387) تهران در جستجوی زیبایی(اپیزود سوم، تهران، سیم آخر)(1387) صداها (1387) میزاک (1387) جعبه موسیقی (1386) چهار انگشتی (1385) دیشب باباتو دیدم آیدا (1383) سریالهای طناز طباطبایی جوانی در چشم باد میوه ممنوعه پرانتز باز قلب یخی شاهگوش تئاترها ترس کمی بالاتر تن تن و راز قصر مونداس باغبان مرگ نامه های عاشقانه از خاورمیانه جوایز و افتخارات 1 نامزدشده بهترین بازیگر نقش دوم زن در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر 2 برنده جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن در سومین جشن منتقدان 3 برنده بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیونی 4 برنده دیپلم افتخار از سوی پنجمین جشن منتقدان 5 برنده بهترین بازیگر نقش اول زن در سنندج 6 نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن در کرمانشاه 7 برنده لوح تقدیر و جوایزی از سوی جشنواره زنان مستقل آمریکا به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن 8 برنده لوح تقدیر و جوایزی از جانب جشنواره فیلم‌های ایرانی سانفرانسیسکو به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن 9 نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن در سی و سومین جشنواره فیلم فجر 10 نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 9
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 23
  • بازدید سال : 80
  • بازدید کلی : 4054
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی